از لحاظ تاريخي، تعداد بسيار كمي از طراحان مد به طراحان معروف «نام» تبديل شدهاند، مانند كوكو شانل يا كالوين كلين، كه مجموعههاي معتبري از مد بالا ايجاد ميكنند. اين طراحان در ايجاد روند در مد تأثيرگذار هستند، اما بر خلاف تصور عمومي، براي آموزش از چاپ تيشرت كليك كنيدچاپ روي تيشرت سبك هاي جديدي را ديكته نمي كنند. بلكه سعي مي كنند لباس هايي طراحي كنند كه تقاضاي مصرف كننده را برآورده كند. اكثريت قريب به اتفاق طراحان بهعنوان بخشي از تيمهاي طراحي، بهعنوان بخشي از تيمهاي طراحي، بهصورت ناشناس براي توليدكنندگان كار ميكنند و سبكهاي روند را با لباسهاي قابل فروش براي مصرفكنندگان معمولي تطبيق ميدهند. طراحان از طيف گسترده اي از منابع، از جمله لباس هاي فيلم و تلويزيون، استايل هاي خياباني و لباس هاي ورزشي فعال الهام مي گيرند. براي اكثر طراحان، روشهاي طراحي سنتي، مانند انجام طرحها بر روي كاغذ و پارچه روي مانكنها، با تكنيكهاي طراحي به كمك رايانه تكميل يا جايگزين شدهاند. اينها به طراحان اجازه مي دهد تا به سرعت تغييراتي را در شبح طرح پيشنهادي، پارچه، تزئينات و ساير عناصر ايجاد كنند و به آنها اين امكان را مي دهند كه تغييرات پيشنهادي را فوراً با همكاران خود به اشتراك بگذارند - چه در اتاق بعدي و چه در قاره اي ديگر.
تنها تعداد اندكي از طراحان و توليدكنندگان، لباسهاي نوآورانه و مد روز توليد ميكنند. حتي تعداد كمتري (عمدتاً در پاريس) به توليد مد لباس ميپردازند. اكثر توليد كنندگان پوشاك با قيمت متوسط يا ارزان توليد مي كنند. برخي از شركتها از امكانات توليدي خود براي برخي يا تمام مراحل توليد استفاده ميكنند، اما بيشتر آنها به شركتهاي توليدي يا پيمانكاران مجزا براي توليد پوشاك مطابق با مشخصات شركت مد متكي هستند. در زمينه پوشاك زنانه، توليدكنندگان معمولاً چندين خط محصول (مجموعه) در سال توليد ميكنند كه در زمانهاي از پيش تعيينشده سال به خردهفروشان تحويل ميدهند. برخي از توليدكنندگان "فست مد" كالاهاي جديد را حتي بيشتر توليد مي كنند. كل تيم توسعه محصول در برنامه ريزي يك خط و توسعه طرح ها شركت دارند. مواد (پارچه، آستر، دكمهها و غيره) بايد تهيه و سفارش داده شوند و نمونههايي براي ارائه به خريداران خردهفروش ساخته شوند.
يك مرحله مهم در توليد پوشاك، تبديل طرح لباس به يك الگو در اندازه هاي مختلف است. از آنجايي كه نسبت هاي بدن انسان با افزايش يا كاهش وزن تغيير مي كند، الگوها را نمي توان به سادگي از يك الگوي اصلي به طور يكنواخت بالا يا پايين كرد. الگوسازي به طور سنتي يك حرفه بسيار ماهر بود. در اوايل قرن بيست و يكم، عليرغم نوآوريهايي كه در برنامهنويسي كامپيوتري صورت گرفته بود، تنظيم طرحها در اندازههاي بزرگتر براي هر شكل دشوار بود. اندازه هرچه كه باشد، الگو - چه روي كاغذ كشيده شود يا به عنوان مجموعه اي از دستورالعمل هاي كامپيوتري برنامه ريزي شده باشد - نحوه برش پارچه را به قطعاتي كه براي ساختن يك لباس به هم متصل مي شوند، تعيين مي كند. براي همه لباسها به جز گرانترين لباسها، برش پارچه توسط چاقوهاي كامپيوتري يا ليزرهاي با شدت بالا انجام ميشود كه ميتوانند چندين لايه پارچه را به طور همزمان برش دهند.
مرحله بعدي توليد شامل مونتاژ لباس است. در اينجا نيز، نوآوري هاي تكنولوژيكي، از جمله توسعه ماشين آلات هدايت شونده با كامپيوتر، منجر به اتوماسيون برخي از مراحل مونتاژ لباس شد. با اين وجود، فرآيند اساسي خياطي همچنان پركار است. اين فشار بيوقفه بر توليدكنندگان پوشاك وارد ميكند تا به دنبال محيطهايي با دستمزد پايين براي مكان كارخانههاي خود باشند، جايي كه مسائل مربوط به ايمني صنعتي و استثمار كارگران اغلب مطرح ميشود. صنعت مد در شهر نيويورك تحت سلطه عرقفروشيهاي واقع در Lower East Side بود تا اينكه آتشسوزي كارخانه كمربند پيراهن Triangle در سال 1911 منجر به اتحاديهها و مقررات بيشتر اين صنعت در ايالات متحده شد. در اواخر قرن بيستم، چين به دليل هزينه كم نيروي كار و نيروي كار بسيار منظم، به عنوان بزرگترين توليد كننده لباس در جهان ظاهر شد.
لباسهاي مونتاژ شده فرآيندهاي مختلفي را طي ميكنند كه در مجموع به عنوان «تمام كردن» شناخته ميشوند. اينها شامل افزودن عناصر تزئيني (گلدوزي، مهره دوزي) است. دكمه ها و سوراخ دكمه ها، قلاب ها و چشم ها، گيره ها، زيپ ها و ساير بست ها. سجاف و سرآستين؛ و برچسب هاي نام تجاري و ساير برچسب ها (اغلب از نظر قانوني مورد نياز است) كه محتواي الياف، دستورالعمل هاي لباسشويي و كشور سازنده را مشخص مي كند. سپس لباس هاي تمام شده فشرده شده و براي حمل و نقل بسته بندي مي شوند.
در بسياري از دورههاي پس از جنگ جهاني دوم، تجارت منسوجات و پوشاك به شدت توسط كشورهاي واردكننده كه سهميهها و تعرفهها وضع ميكردند، تنظيم ميشد. اين اقدامات حمايتي، كه در نظر داشت (در نهايت بدون موفقيت) براي جلوگيري از انتقال توليد نساجي و پوشاك از كشورهاي با دستمزد بالا به كشورهاي كم دستمزد، در آغاز دهه 1980 به تدريج كنار گذاشته شد. آنها با رويكرد تجارت آزاد، تحت حمايت نظارتي سازمان تجارت جهاني و ساير نهادهاي نظارتي بينالمللي جايگزين شدند، كه مزيت رقابتي كشورهاي كمدستمزد را به رسميت ميشناخت، اما همچنين مزيتي را كه براي مصرفكنندگان در كشورهاي ثروتمند از طريق در دسترس بودن ابزارهاي بسيار بالا براي مصرفكنندگان فراهم ميكرد. پوشاك مقرون به صرفه ظهور كانتينريسازي و حمل و نقل هوايي نسبتاً ارزان نيز اين امكان را فراهم كرد كه توليد به شرايط بازار حتي در فواصل سراسري مرتبط باشد.
- ۲۶ بازديد
- ۰ نظر